روزها از آن روزی می گذرد
كه روزگارم زیر و رو شد
شادم از امروز
كه با تو بودنم بیش از ماه ها شد
من هنوز هم سرمستم
چو اولین لحظه لرزیدن دل
چو شبی كه ثابت شد
خویشاوندی روح، وصلت دل
و نیازم به تو چون رود به آب،
بی تو من بی معنی من و تو و خدا و چشمهایی كه متعجب شد !
دوستت دارم نیز شوخی و اغراق نبود
تو ارغوانی و من
ارسطویی كه جهانش ارغوانی شد
تو ,كه ,ارغوانی ,روزها ,روزی ,بی ,روزی می ,آن روزی ,روزها از ,از آن ,و خدا
درباره این سایت